پنجشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۶

شب خرده شيشه اي


”يكي كه دروغ بگي مجبوري هزار تا ديگه دنبالش بگي؛ جمله اي عوامانه، قديمي ولي بسيار واقعي. سخنم در مورد ”شب شيشه اي“ است برنامه اي كه با ايده اي قديمي در جهان توسط ” اپرا وينفري“ به نحو احسن اجرا مي شود و در تلويزيون دولتي ايران با گل كردن برنامه "uncut" در ماهواره و وقوف مسؤولان تلويزيون به اثر گذاري آن در شبكه ٥ به مرحله اجرا در مي آيد اما از همان ابتدا با ترانه تيتراژش به دروغ گويي و دروغ بافي مي پردازد، ترانه كه مضمون آن اين است كه ستاره ها آن گونه كه شما فكر مي كنيد نيستند و شما خيلي از آنها بهتريد، كدام دختر و پسر كمي علاقمند به هنر است كه دوست نداشته باشد جاي بهرام رادان و هديه تهراني باشد و چه كسي شك دارد كه جايگاه هنري آنها پايين است، زيبايي، ثروتمندي، محبوبيت و شهرت صفات مهمي است كه اگرچه همه آنها اكتسابي نيست ولي آرزوي جوان امروز است. اما رشيد پور مجري پر مدعا ودروغگوي شب شيشه اي تن به بد معامله اي داده است:” به بازي گرفتن شعور مخاطب“ از خنده مصنوعي رشيدپور كه آدم را ياد پدر و پدر بزرگ هانيكو مي اندازد(توضيح: پدر و پدر بزرگ براي اجاره خانه شان تعصب سامورايي را كنار گذاشته و بجاي خنده دندانهايشان را نشان مي دادند و مشتري ها از ترس فرار مي كردند) تا دروغ هاي پشت سرهم در مورد اينكه ما از كسي درخواست نكرديم تا در برنامه بيايد و نيامده باشد كه توسط احمدرضا درويش بر ملا شد. اين خنده ها وقتي كه ميهمان در يك حالت احساسي بغض كرده و يا گريه مي كند ديگر شاهكار است. من هيچ چيزي در مورد آن نمي توانم بگويم عمل زشتي كه چندين و چند بار تكرار شده است، بدون شك بايد گفت يكي از عوامل اينكه برنامه را از اوجش دور كرد بدون شك ”رشيد پور“ است ، آنهايي را كه دوست داشت اجازه داد ميتينگ بدهند و آنهايي را كه دوست نداشت و يا گفته بودند دوست نداشته باش نواخت و نتوانست عدالتي مانند ”فردوسي پور“را رعايت كند كه بدون شك عادل بودن او از عوامل اقتدارش است و در پايان آقاي رشيدپور دروغگو هميشه بازنده است.

هیچ نظری موجود نیست: